درد دارد سرت به سنگی بخورد...که روزی به سینه ات می زدی!!
خیال بوسه ای که اینجا جاگذاشتی اش بر لبانم سنگینی می کند...به خاک می افتم در مقابلت..
فکرمی کنی چیزدیگری هم برای باختن دارم!!!
همچون کشیدن کبریت درباد دیدنت دشوار است...من که به معجزه ی "عشق" ایمان دارم...
می کشم آخرین دانه کبریت را در باد...هرچه باداباد...
توبردی همه هورا کشیدند...حالا پایت را از روی خرده های دلم بردار....
هرگز فراموش نخواهم کرد که برای داشتن تو...دلی را به دریا زدم...که از آب واهمه داشت...
چشم گذاشتم...رفتی!!!تاهمیشه شمردن شرط بازی نبود....
دلتنگ تو امروز شدم تا فردا...فردا شد وباز تو گفتی فردا...امروز دلم مانده و یک دنیا حرف...
یک هیچ به نفع دل تو تا فردا!!
قطار می رود... تو می روی... تمام ایستگاه می رود...ومن چقدر ساده ام که در انتظار تو کنار این
قطار رفته...تکیه داده ام....
امروز بازهم پستچی پیر محله مانیامد... یا بایدخانه ام را عوض کنم یا پستچی را...تو که هرروز برایم نامه می نویسی ...
مگرنه...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها شیشه شدم... زود می شکنم...اما...ناجور می برم!!!!
تنها کسی که بامن درست رفتار می کند خیاطم است که هربار اندازه های جدیدم را می گیرد...بقیه به همان اندازه های قبلی چسبیده اند
و انتظار دارند...من خودم را با آنها جور کنم...(برناردشو
عطرها بی رحم ترین عناصر زمین اند بی آنکه بخواهی می برندت تا قعر خاطراتی
که برای فراموشیشان تا پای غرور جنگیدی!!!
در این شهر صدای پای مردمی است که همچنان که تورا می بوسند طناب دار تورا می بافند...
مردمی که صادقانه دروغ می گویند و خالصانه به تو خیانت می کنند...دراین شهر هرچه تنها تر باشی پیروزتری!!
وقتی قلبت شکست خورده هاشویه گوشه نگهدار درسته که هیچ وقت مثل اولش نمیشه اما شایدبتونی تیکه های یه قلب گمشده باشی!!
همیشه ابرا می بارن اما آدما عاشق ستاره ها میشن.... نامردیه اونهمه گریه رو به یه چشمک فروختن!!
مرا دید و نشناخت !!! این بود درد عاشقانه..!!!
همه خودم را مال تو کرده ام....چقدر دنیای تو بزرگ است ...هنوز از تنهایی سخن می گویی!!
هر بار که به من نزدیک می شوی حس می کنم می شود هنوز زندگی را دوست داشت!!!!از من فاصله بگیر...خسته ام از این امیدهای کوتاه
بزرگترین اشتباه رو چشم انجام میده ولی دل تا آخر عمر تاوان میده!!!
میدونی سخت ترین لحظه تو زندگی آدم چیه؟؟؟اینکه واسه کسی که دوسش داری یه تجربه باشی!!!