عالمیست در ستیز با من...
این جهان کارزاریست برایم وقتی نیستی...
وقت نبودنت من هستم و عالمی به ستیز با من تا بر جای خالی ات در این ظلمت انوار بتابانند،
تا مبادا فراموشم شود جای خالی ات را...
رزمگهی بپا کرده اند در این سرزمین با سپاهی از چشمانت،
تا مبادا فراموشم شود جای خالی ات را...
دیگر سلاح "دروغ" کارساز نیست...
ای اهل عالم!
تسلیم!
سلاح بر خاک انداختم!
بر من بتازید که من فراموشم نشدست جای خالی اش را...