سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

بدون شرح 3

پاره ی تنم به تن دیگری رفته ....عادتم راکه میدانی!!!؟؟

چندشم می شود..لباسی که به تن دیگری رفته را بپوشم...!!!

 

 

 

 

 

دنیای دست ها ازهر دنیایی بی وفاتره....امروز دست هاتو می گیرن...

غصه عادت که شدی همون دست هاروبرات تکون میدن!!!!!

 

 

 

 

تلخ شده ای ....!!!!!قندهایت رادردل هرکه آب می کنی خوش به حالش....

 

 

 

 

گاهی عمیقا دوست دارم ماهی باشم....!!!

ماهی حافظه اش 8 ثانیه است بدون هیچ خاطره ای!!!

 

 

 

 

کلافه کرده ای مرا...!!!!

چراهمیشه لبخندهایت ازنوشته های من قشنگتراست!!؟

 

 

 

 

 


+ نوشته شده در جمعه 91/8/19 ساعت 7:13 عصر توسط باران پاییزی | نظر

بدون شرح 2

یک مترسک خریده ام ..عطرهمیشگی ات رابه تنش زده ام..درست مثل توست..

درگوشه اتاقم ایستاده ...فقط اینکه روزی هزاربار رفتنش مرانمی ترساند...!!

...........................................................................

 

اون لحظه که گفت یکی بهترازتورو پیداکردم..یاداون روزایی افتادم که به صدتا

بهترازاون گفتم بهترینودارم..!!

 

................................................................................

 

دودسیگارم راهزاران بار به توترجیح می دهم!کمرنگ هست اما..دورنگ نیست!!

....................................................................................

 

بایدبه بعضیا گفت: من نشدیکی دیگه!!!توکه عادت داری...!!

.............................................................................................

 

خنده داراست نه...توهی مرادوربزنی ومن دلم را خوش کنم که در محاصره توام...

..................................................................................

 

کسی چه میداندمن امروزچندبارفروریختم!چندباردلتنگ شدم!

ازدیدن کسی که فقط پیراهنش شبیهه تو بود...!!

.......................................................................................

 

شبهازیردوش آب سرد رهامی کنم بغض زخم هایم را..درحالی که همه می گویند...

خوش به حالش چه زودفراموش کرد...

............................................................................................

 

دل کندن ازتو باهمه عشقی که بهت داشتم ..منو به یه جارسوند...که حالاتوچشمای

یکی دیگه زل بزنم و بگم :عاشقمی ؟خب به درک!!!

.............................................................................................

 

بعدازتوجواب تمام دوستت دارم ها...مرسی... شد

.....................................................

 

گاهی فقط بایدلبخندبزنی وردشی ...بگذارفکرکنند ...نفهمیدی..!

................................................................

 

هرچه بیشترمی خواهمت...دورترمی شوی...برگرد...قول میدهم دیگردوستت نداشته باشم!!

........................................................................................

وقتی به عقب برمی گردی متوجه میشی که جای بعضیاالان که توزندگیت خالی نیس هیچ اونموقشم زیادی بوده..

 


+ نوشته شده در شنبه 91/8/13 ساعت 12:27 عصر توسط باران پاییزی | نظر

قلب شکسته

گفتم خسته میشی خب بذار کمکت کنم دیگه...گفت نه خودم جمع می کنم.گفتم حالا تیکه های چی هست.؟بدجورشکسته

معلوم نیست چیه؟نگاه معنی داری کردو گفت:قلبم.این تیکه های قلب منه که شکسته...خودم بایدجمعش کنم...

بعدش گفت میدونی چیه رفیق!آدمهای این دوره زمونه دلداری بلدنیستند..وقتی می خوای یه دل پاک و بی ریارو

به دستشون بسپری.هنوزتو دستشون نگرفته..میندازنش زمین ومیشکوننش..می خوام تیکه هاشوبسپارم دست صاحب اصلیش

اون دلداری خوب بلده..!می خوام بدم بهش بلکه این قلب شکسته خوب بشه..آخه میدونی اون خودش گفته که قلب های

شکسته روخیلی دوست داره..تیکه های شکسته قلبشوجمع کردویواش یواشازم دورشد..ومن توی این فکرکه چراماآدما

دلداری بلدنیستیم موندم..دلم می خواست بهش بگمخب چرادلتومیسپری به دست هرکسی!

انگاری فهمیدتودلم چیه گفت..دلم روبه هرکسی ندادم..اون برای من هرکسی نبود!

گفت و این باررفت سمت دریا..سهمش از تنهایی هایش دریایی بودکه رازدارش بود!!!


+ نوشته شده در یکشنبه 91/8/7 ساعت 5:53 عصر توسط باران پاییزی | نظر

ستاره دلم

راستی برای شمردن ستاره ها

کسی راسراغ ندارم...

آخرین باربهاربود...

که دست درازکردم تاستاره ای رابچینم..

کسی دستم راکه نه

دلم راپنجه کشید...

هنوززخمش خونریزی می کند...

ازآن پس سرم رابالانمی کنم...

تاستاره هارانبینم....

تازه سرم که پایین باشد

اشک هاورنگ پریده ام راهم ستاره ها نمی بینند...!!

 

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 91/8/3 ساعت 7:4 عصر توسط باران پاییزی | نظر