سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

دیوار...

صدایم را بیهوده بالا میبرم...

تکیه و کنایه  پشت سرهم...

هه...

به در میگویم "دیوار" بشنود...

.

ای دیوار کافیست! به سخن درآ...،

"نفس" بریدم

.

.


.



+ نوشته شده در دوشنبه 93/2/8 ساعت 4:25 عصر توسط یاسی | نظر