سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

دلنوشته6

گلویم بغض دارد عجیب!!


و ابرهای کوچک چشمانم دلشان باران می خواهد


دلم میخواهد باران ببارد....


من باشم و یادتو و دلتنگی هایم....


در این هوای سه نفره بی چتر تا ته جاده زندگیم بدوم!!


خدای من!!



دستهایم را می گیری؟

 

 

در سرم شوق پرواز است و هوای رهاشدن!!


میشود سهم روزهای بارانی قلبم رازودتر از موعداصلی اش بدهی!!


میشود بیایی  در آغوشم بگیری و آرام بگویی!آدم ها خسته ات کرده اند!


وبعد بی حرف مراهم باخودبه آسمان ببری؟

 

 

خدای من...دل کوچکم طاقت اینهمه دلتنگی یکجا راندارد!!


صدایم کن !گلویم بغض دارد عجیب!!


 



+ نوشته شده در شنبه 92/1/31 ساعت 3:21 عصر توسط باران پاییزی | نظر