سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باران بهانه بود تا زیر چتر تو تا انتهای کوچه بیایم...!!

بدون شرح8

دلم بچگی می خواهد.........جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم ارامش بخرند!!


"هست" را اگر قدر ندانی می شود " بود" وچه تلخ است هست کسی

بود شود.........


دیگر هیچ کس برایم " او " نمی شود....حتی خودش!!



نقاشی تو را می کشم...اما به جای رنگ قرمز به

قلب فلزیت ضد زنگ می زنم تا از اسیب اشک هایم در امان باشد!!


لیلی به قصه خودت برگرد!!اینجا مجنون با همه لیلی ها محرم است

به جز لیلی خودش...!!


اشک هایم زیادی شور شده اند.....مگر چقدر نمک بر زخمم پاشیدی و رفتی؟؟؟


صدایت گرفته...دل من هم....مراقب خودت باش این روزها

ویرووس دلتنگی همه جا پخش است!!


کفش هایم رانده...پابرهنه میروم....تادر حریم تنهایی خود با نگاه به تاولهای


پایم عبرت بگیرم....من کجا؟ عاشقی کجا؟!!!


آرامم....ارامش این روزهایم...مدیون انتظاریست که دگر از هیچکس ندارم....


صبر کن...برگرد!!!چمدان هایمان اشتباه شد!!


دلم را به جای خاطراتت بردی!!


خیلی سخت بود!!!!!!!!!!!من با بغض نوشتم و تو با خنده خواندی!!

 

باید اعتراف کنم من نیزگاه به آسمان نگاه کرده ام دزدانه در چم ستارگان


نه به تمامیشان..تنهابه انها که شبیهه ترند به چشمان تو!!


برگ ها مقصر نیستند...آدم ها همینند!!نفس میدهی له ات می کنند!!


"حوا" که باشی بعضی ها "هوا" برش میدارد آدمند


گفته باشم من درد میکشم...تو اما چشمانت را ببند!!


سخت است بدانم میبینی و بی خیالی!!


روزها از سقف لحظه هایم...یادتو می چکد...باران که


بند بیاید..از این خانه می روم!!


توهم شده ای انقلاب زندگی من...!حالا همه چیز در زندگیم تاریخ دارد


"بعدازتو"...."قبل ازتو"....


خیالت راحت باشد!!شکسته ها نفرین هم بکنندگیرا نیست!!


نفرین ته دل می خواهد...دل شکسته ام که سروته ندارد!!


می گویند.."لیاقت نداشت"..نمیدانند که تو فقط


"دوستم نداشتی"...همین!!



رفتنت...نبودنت....نامردیت...نه اذیتم کرد...نه حتی ثانیه ای


برایم سوال شد..فقط یک بغض خفه ام میکند...چگونه نگاهت کرد که رفتی؟!



تورا نمیدانم....ولی من...حرف آخرم را بابغض خوردم!!



خنده هایم شکلاتی شده اند....اما زیادی خالص....

"تلخ تلخ"....برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

 


+ نوشته شده در شنبه 92/1/24 ساعت 2:45 عصر توسط باران پاییزی | نظر