وبلاگ :
باران بهانه بود تا زير چتر تو تا انتهاي کوچه بيايم...!!
يادداشت :
اين شبها...
نظرات :
3
خصوصي ،
9
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زهرا
بعضي آشنايان غريبه اند نگاهت را نيازت را خواسته هايت را نمي بينند صداي خورد شدنت را زيربارهزاران بار نمي شنوند
فقط هستند زيرا نسبتي باتودارند خوني فاميلي
هستند چون بايد باشندتا روزگاررا بگذراني
دراين ميانه تنهايي و بي کسي گاهي خورشيدي طلوع ميکند مي آيد تا روزگارت را گرم کند روشن کند
روح بخشد به زندگيت
غريبه اي که آشناست مي آيد دستت را ميگيرد دردت را حس ميکند و تمام ناگفته هايت را ازقلبت بيرون مي کشد برايت دوبال ميشود
تا با آرامش پروازکني کوهي مي شود برايت تا به آن تکيه کني گاهي غريبه اي چه آشنا مي شود برايت
پاسخ
عالي...مرسي که سر زدي!