قـــــطـره هـــاي کــــوچـک آب
اقـــــيـانــــوس بــــزرگ را مـــي ســازنـــد
دانـــــه هـــاي کــــوچــک شـــن
ســــاحــل زيــــبـا را . . .
لـــــحـظه هـــاي کـــــوتاه
az hala to jozv sabt dostamy khoshomdy ajijam
زنگ زدم خونه خواهرم،، خواهر زادم گوشيوبرداشته ..ميگم : س?م مامان هس؟ميگه : آلهميگم : گوشيو بده بهشميگه : نميتونه صحبت تونه داله گل?ه ميتونه .ميگم : بابات چ?؟ميگه : اونم داله با پليسا که اومدن دله خونمونصحبت ميتونه .ميگم : داداش رضات چ?؟ميگه : لفته بيمالستانا لو بگلده .ميگم : بابا بزرگ چ?؟م?گه : اونم لفته پزش قانون? .ميگم : چرا؟ميگه : آخه من گم شدم .ميگم : کجا??ا?ن؟ميگه : زيله تخت
و به نام عشق جسمت را لگد مال بوسه هاي هوس آلودشان
ميکنند..
و به نام "پاکي" فراموشت مي کنند
وبه نام "نجابت" بايد سکوت کني
وبه نام "صبر" از درون ويران خواهي شد.....